نوید جعفری

یادداشت های هنری، فرهنگی و اجتماعی نوید جعفری

نوید جعفری

یادداشت های هنری، فرهنگی و اجتماعی نوید جعفری

نوید جعفری

یادداشت های فرهنگی و هنری
نویسنده: نوید جعفری
« کارگردان، طراح و بازیگر تئاتر»
منتشر شده در:
رسانه مستقل هنرپارس ، خبرگزاری مهر، خبرگزاری پیام خبر، رسانه نگاه پارس ،شبکه هنر شیراز ، سایت ایران تئاتر

🔻https://navidart.blogsky.com/
🔺https://www.namasha.com/Navidjafari/
https://www.instagram.com/honare.pars
https://www.instagram.com/navidjafari_art

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
نویسندگان

کالبد شکافی یک مفهوم؛ هنرمند در برابر شبه هنرمند

يكشنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۰:۰۱ ب.ظ

چرا هنرمند و چرا شبه هنرمند ؟ اصولا چه ضرورتی برای قرار دادن دو مفهوم متضاد در مقابل هم قرار دارد که از دیرباز تا کنون ما در این تقابل و تضاد، معانی و مفهوم ها را مجددا بررسی و مورد توجه قرار می دهیم ؟

ماهیت اصلی تضاد از جایی شکل می‌گیرد که یک پدیده یا یک نیرو یا حتی یک مفهوم خارج از بار مثبت و یا منفی بودن ، خود را در مقابل شکل دیگری از تعریف می یابد ‌

همانگونه که معنای مفهوم هنرمند از پس سالها در تضاد با مفهومی است که اختاپوس وار همه چیز را می بلعد و تبدیل به تفاله ای بی خاصیت می کند و بی شک ، شبه هنرمند دهشتناک تر از این معنی است.

دکتر غلامحسین ساعدی در شب گوته سخنرانی دارد در مورد شبه هنرمندی که خود را روشنفکر می داند ، نظری ارائه می کند در خصوص آنچه خود را هنرمند و پیشرو می داند در حالی که تنها قالبی تهی از مفهوم است ، امروز با گذشت چند دهه از آن سخنرانی ، شاید وقت آن رسیده تا با بازنگری در این مفاهیم به مفهومی امروزی از شبه هنرمند بپردازیم و اینکه اصولا آرتیست یا هنرمند کیست و چرا بخش ای از این جامعه به شبه هنرمند می نماید.

دکتر غلامحسین ساعدی در بخشی از سخنرانی اش شبه هنرمند را اینگونه معرفی می کند :

«هیچ جریانی او را تکان نمی‌دهد، به تمام مسائل مملکتی بی‌اعتناست. دنیا را آب ببرد او را خواب برده است.

اما با این همه مردگی، اصلا جمود نعشی ندارد، در زندگی روزمره مدام می‌دود و می‌دود و می‌دود، از این گوشۀ دنیا به آن گوشۀ دنیا، از این شهر به آن شهر، از این جشن به آن جشن، از این مجلس به آن مجلس، فقط به این دلیل که همیشه حضور داشته باشد، به این دلیل که او را ببینند، به این دلیل که فضا را بسنجد و ببیند که باد از کدام سمت می‌وزد، و به کدام جهت باید مایل شد، به کدام سمت باید رو کرد»

نکته ای که گویی در گذر اینهمه سال چندان تغییری نکرده است و همچنان در بر همان پاشنه می چرخد

در بررسی این مقوله یک نکته لازم به ذکر است ، تعریف ما از هنرمند چیست و دلایل پدید آمدن و فعالیت شبه هنرمند چیست؟

هنرمند بر اساس لغت در فرهنگ عمید :

(اسم، صفت) [: hunarāvand] honarmand ۱. کسی که آثار هنری به‌وجود بیاورد.۲. دارای مهارتی ویژه.

و در لغت‌نامه دهخدا:

هنرمند. [ هَُ ن َ م َ ] (ص مرکب ) باهنر : ز گیتی هنرمند و خامش تویی که پروردگار سیاوش تویی . فردوسی .

آن خریدار سخندان و سخن و آن هواخواه هنرمند و هنر. فرخی

.مرد هنرمند کش خرد نبود یارباشدچون دیده ای که باشد ارمد. منوچهری .

طرفه آنکه افاضل و مردمان هنر…

شاید ساده ترین تعریف این باشد هنرمند پیشه اش هنر است و کاری هنری را انجام میدهد و حال پرسش پدید می آید اصولا خود هنر چیست ؟

[ هَُ ن َ ] (اِ) علم و معرفت و دانش و فضل و فضیلت و کمال . (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ). کیاست . فراست . زیرکی . (یادداشت مؤلف ).این کلمه در واقع به معنی آن درجه از کمال آدمی است که هشیاری و فراست و فضل و دانش را دربردارد و نمود آن صاحب هنر را برتر از دیگران مینماید »

اگر همین چند سطر را از دید دهخدا مصداق هنر بدانیم و هنرمند را مشغول در این مسیر پس شبه هنرمند کیست ؟

اگر در روزگار گذشته و در زمان تحلیل دکتر ساعدی شبه هنرمند تنها راه عرضه اش رسانه های رسمی مثل روزنامه و مجله و تلویزیون و رادیو بود امروز به مدد گسترش شبکه های اجتماعی کار برایش آسان تر شده است ، پدیده ای که می تواند در اوج بی هنری با تبلیغات گسترده و خرید دنبال کننده و تایید کننده و تنها بر اساس عددی در گوشه صفحه عرض اندام کند خود را عرضه کند

شبه هنرمند توانسته در این روزگار نه تنها در قامت یک اهل هنر بلکه به عنوان روانشناس و فیلسوف متدهای غیر علمی عرضه کند و تاسف بار تر آنکه حلقه دنبال کنندگان این افراد روز به روز وسیع تر می شود .

و تاسف بار تر آنکه گاها عمل این موجودات به ناحق به نام جامعه ای هنری و فرهنگی نوشته می شود که اصولا از پایه مخالف اینگونه رفتارهاست.

مطلب پیش رو قرار است به خصلت های شبه هنرمند بپردازد :

شبه هنرمند گاهی با رویای آرتیست شدن پا به عرصه می گذارد اما در ادامه یا به واسطه عدم دانش و توانایی و گاهی به دلیل موجی که آن را برای عرض اندام مناسب تر می بیند ، راه ساده تر را انتخاب می کند، سعی می کند خود را به دست باد موافق بسپارد و هیچ ابایی ندارد در صورت تغییر جهت باد مسیرش را حتی در جهت مخالف ادامه دهد .

شبه هنرمند متکی بر دانش گذشته و چند ساله نخست حضورش در آن حرفه است، او نخست چون در جایی دیگر هویت خود را باز نیافته است تصمیم میگیرد راه آسان تر را انتخاب کند ، اعتقادی به به روز شدن و به روز ماندن ندارد و تنها دلیل ماندنش در ساحت هنر همان هویتی است که به واسطه حرفه هنرمند به دست می آورد

عناوین و هویتی همانند ، هنرمند فرهیخته ، هنرمند متعهد ،یا هویت مربوط به رشته نقاش ، نویسنده و بازیگر و یا هویتی برآمده از سمت های کناره از آن جمله است.

بر خلاف آنچه به نظر می آید شبه هنرمند کم کار نیست همواره از پروژه ای به پروژه دیگر و یا از گالری و سالن اجرا به مکان اجرای بعدی رهسپار است.

آنچه می سازد در دایره ای از هواداران اش دست به دست می شود بی آنکه بتواند گذری به دل مخاطبان واقعی پیدا کند .

در این میان اما تولید هنری اش نمی تواند جز در کوتاه زمان موثر و ماندگار باشد چرا که سرچشمه تولید هنری شبه هنرمند بر کپی برداری و وام گرفتن از آثار تاثیرگذار در نازل ترین شکل ممکن است.

شبه هنرمند می تواند با پر رویی تمام هر پاره از اثری شاخص را تغییر شکل دهد ، کولاژی بسازد از هر تصویری که در ذهنش ثبت شده است و ایده ای که خالقش دیگری است تا در نهایت به مدد هر آنچه در اطرافش است از تکنولوژی گرفته تا نیروی انسانی جوانی که سرشار از ایده است ، اثری خلق کند که در نهایت به لطف همان شلوغ کاری ها و صفحات مجازی متولد و حتی پر بازدید شود ، اما کوتاه مدت و در سطح

شبه هنرمند دچار توهم توطئه است بر این که بالاتر از سطح جامعه حرکت می کند و اگر جایی دیده نشود حتما در حسد و بخل و پارتی بازی دیگران نفی شده است ، تلاشش در جهت هیاهوی بسیار برای هیچ است و اعتقادش بر نمایش هنر است نه حضور هنر تا جایی که اگر در جمعی دیده نشود ، کل نظم آن جمع را زیر سئوال می برد و به کل منکر رضایت خود در ابتدای حضور می شود.

شبه هنرمند آرمانش شهرت است ، شهرتی که بتواند یک شبه ره صد ساله برود ، بتواند از این محیط به محیط بزرگتری خود را وارد کند در حالی که فراموش می کند محیط بزرگتر نیازمند دانش و توانمندی است که او از ابتدا نیاموخته است و هرگز در پی کسب آن نبوده است.

شبه هنرمند از هیاهو و بهم ریختگی تغذیه می کند ، بازار شایعات و خبر پراکنی بهترین مجال برای رشد اوست چرا که در دل این جدل های پدید آمده از شایعات می تواند عرض اندام کند ، خود را به سمت برنده بکشاند و در جاهایی نیز با بزرگ منشی ساختگی سعی در حل معضلی داشته باشد که خود آن را پدید آورده است.

اگر هنرمند برای خود رسالتی همچون وظیفه اجتماعی قائل است ،شبه هنرمند تنها در صورتی وارد یک جریان اجتماعی می شود که بداند منفعت شخصی اش تامین می‌شود و در نهایت از آن نمد کلاهی نصیبش می شود .

اگر یک هنرمند با ساخت یک اثر هنری مقبولیت می یابد ، شبه هنرمند در مخالف خوانی و تخریب آبدیده شده است ، او می داند توان خلق ندارد پس تخریب و مخالفت را به عنوان سر لوحه کار قرار می دهد.

اگر فیلم یا یک اثر هنری مورد توجه مخاطبان جدی است او از دریچه تخریب اثر و با عنوان نقد وارد میدان میشود ، هیچ ابایی ندارد عده ای او را مورد تمسخر و ناسزا قرار دهند چرا که خوب فهمیده همین موج دشنام ها هم می تواند به شهرتش بیانجامد.

شبه هنرمند خود را مراد می داند اما ترسی ندارد که در قامت مرید ظاهر شود و از همین گذر است که به مرور پایه اش را محکم می کند و خود نیازمند مرید پروری می شود ، او از تکثیر خودش لذت می برد و هیچ ابایی ندارد با مخالفت با اصول همه چیز را منکر شود .

مثلا می تواند ساعت ها در مضرات مطالعه صحبت کند یا می تواند قطعیتی را نادیده بگیرد و‌ همواره در پی اشاعه بدیهیات در قالبی به ظاهر فلسفی است.

شبه هنرمند نیازمند تشویق کنندگان و ستایشگرانی است که عملا نمی توانند تن به فعالیت اصولی بسپارند و چون توانایی و دانش حضور در سطح متعادل هنر را ندارند در اطراف شبه هنرمند حلقه میزنند ، مریدان و شاگردان شبه هنرمند نسخه بدلی او می شوند ، تکثیر میشوند و با رسوخ در بدنه یک پدیده هنری عرصه را برای کار بلدان آن رشته تنگ و تنگ تر می کنند تا جایی که گاهی جریان و مود حاکم بر آن پدیده را تا مدتی تحت الشعاع قرار می دهند.

این جامعه کوچک ستایشگران برای راس هرم دست به هر کاری میزنند ،گاه در جایگاه مخاطب او را تشویق و تبلیغ می کنند گاهی تبدیل به رسانه معرفی می شوند و گاهی به مقابله با جریان جدی و اصولی ، مقابل شبه هنرمند بر می‌خیزند.

شبه هنرمند اعتماد به نفسی کاذب دارد ، در خلوتش می داند که کم دارد اما یاد گرفته با شلوغ کاری این مورد را برطرف کند تا جایی که این کم دانستن را از یاد می برد و خود را عالم دهر بداند ، در حرف همه را زیر سئوال میبرد ، و تنها شیوه اصلی را مدل من در آوردی خودش می داند و تبلیغ می کند

و جالب تر آنکه در یک نمایش همه جانبه به سر میبرد گویی در تمام شبانه روز مشغول ایفای نقش است ، او در فضایی نفس می کشد که نیازمند خودنمایی است ، کوچکترین حرکتش باید خبری شود تا بتواند اطرافیانش را تغذیه کند.

شبه هنرمند عموما در حال فرار رو به جلوست ، سعی می کند در عین تظاهر به همراهی با جریان روز و اصولی فرهنگ و هنر در جامعه که نیازمند تخصص و دانش است با موج سواری خود را صاحب اندیشه معرفی کند و با تغییر هر بخش مدیریتی او در گروه و ظاهر تازه نمایان می شود.

شبه هنرمند اختاپوسی هزار دست و پا است همانگونه که در بخش اقتصادی از اخلالگران در نظام اقتصادی نام برده می شود او نیز اخلال گر فضای فرهنگی ، هنری جامعه است، اگر چه همواره از ارتقای سطح کیفی هنر داد سخن می دهد اما ارتزاقش در گروه نزول هنر و دیدگاه مخاطب است تا بتواند در اقیانوسی که به عمق چند انگشت ساخته است فرمانروایی کند.

شاخص های بسیاری بسته به نوع و گونه هنری برای این تقسیم بندی وجود دارد، ما به ازای وجود هر هنرمند متاسفانه شاهد ظهور ۱۰ شبه هنرمند خواهیم بود و در این میان آنچه مورد ستم قرار میگیرد همان هنر و فرهنگ و مخاطب است‌.

آفت شبه هنرمند از دیرباز فرهنگ و هنر کشور را مورد تهدید قرار داده است تا هنر مردمی و متعهدی که سعی دارد از دریچه فرهنگ و‌هنر ، جامعه را رشد دهد به نابودی بکشاند ، هنر سخیف در کنار کتاب سازی و تالیفات بی پایه و اساس اصلی ترین راهکار شبه هنرمند در مقابل جریان متعهد به روح جامعه و فرهنگسازی است .

همان جریانی که دامن هنر و فرهنگ را به انواع روش های سخیف و مبتذل آلوده می کند تا سطح کیفی را نازل و نازل تر کند .

در سینما به جای شایسته سالاری که جزو اصول اولیه جهان هنر است را با سوداگری به نقش فروشی بدل می کند ، مضامین جدی را کنار می زند و حرمت اثر هنری تا در سطح نیازهای روزمره کاهش میدهد ، در بحث آموزش ورود می کند تا به کسب درآمد بپردازد .

در جهان موسیقی که به قول بتهوون مادر تمام عواطف بشری است ، متن و موسیقی را به ناسزا و سخیف ترین کلمات می آراید و در هنر تجسمی هر نقشی بر بوم را با نام های گول زننده ای چون هنر مدرن و آوانگارد به مخاطب قالب می کند.

جریان فکری شبه هنرمند ، نسل های مختلف را مورد تهدید قرار میدهد تا فرهنگ و‌هنری که ریشه در باورهای معنوی و ملی مردم یک سرزمین دارد را به یک باره تبدیل به کالایی بی ارزش کند .

در این میان آنچه شاید راه نجاتی باشد آگاهی بخشی است و حمایت از هنرمندان و جریان های هنری و فرهنگی که سعی دارند جامعه را از گزند بیماری شبه هنرمند در امان نگاه دارند.

نویسنده : نوید جعفری-کارگردن و منتقد

http://negahepars.ir/?p=2244

نظرات  (۱)

سلام

فضای رایگان آپلود فایل و آپلود عکس اشتراک گذاری ویدیو...اهنگ...فایل


https://98share.com/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی